خشم ژولین سورل در سرخ و سیاه اثر استاندال

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

چکیده

  خشم ژولین سورل در سرخ و سیاه اثر استاندال   دکتر زهره جوزدانی   استادیار گروه زبان وادبیّات فرانسه دانشگاه اصفهان   zohreh_joozdani@yahoo.com       (تاریخ دریافت: 10/7/85 ، تاریخ تصویب: 4/2/86)   چکیده   در سرخ و سیاه اثر استاندال، احساسات متعدی بروز می ­کند. عشق، نفرت و خشم از جمله احساساتی می ­باشند که توسط نویسنده مورد بررسی قرار می ­گیرند. احساس خشم از اهمیت ز ی ادی برخوردار است و تاثیر مهمی بر ژولین سورل، قهرمان اصلی داستان دارد. با این وجود، انفجار خشم به چند عامل از جمله محیط اجتماعی بستگی دارد. سورل نماینده یک واحد از نهاد اجتماعی است. بد رفتاری خانواده با او دردوران کودکی موجب ایجاد نفرت عمیق در وی شده و او را به فردی ریاکار تبدیل می ­کند. از طرف دیگر، شهر به عنوان فضای شومی مطرح می گردد که تاثیر انکارناپذیری را بین محیط و قهرمان نشان می ­دهد. ژولین جاه­طلب قصد دارد با ط ی ­کردن مدارج نظامی به پیشرفت­ اجتماعی نایل شود. او این امکان را دارد که با توجه به درس­هایی که اولین معلمانش در باره مظالم اجتماعی به او داده­اند ، از زندگی­ بهره­مند شود. با سقوط ناپلئون و به قدرت رسیدن ژزوئیت­ها، ژولین از سر ریاکاری و نه اعتقاد صادقانه به مذهب روی می آورد و مسیر زندگی خویش را تغییر می ­دهد. انتخاب او از آن جهت مصیبت­بار است که ارزش­ های معنوی را نفی می ­کند. سپس با حمایت قهرمانان زن داستان، خود را در آستانه تحقق آرزو­هایش می ­پندارد. اما با افشاگری یکی از آنان به عنوان ریاکار و نا صالح، همه آرزوهایش فرو می ­ریزد. سرخورده و ناراضی، ژولین خود را به دست خشونتی می ­سپارد که به ناگاه فوران می ­کند. این مقاله به بررسی روند خشمی می ­پردازد که درپی خشونتی تعمدی فوران کرده، با فاجعه و مصیبت به پایان می ­رسد.     واژگان کلیدی: مح ی ط اجتماعی، فضای نحوست، خشم، خشونت، فاجعه.  

کلیدواژه‌ها